در دنیا امروز تفکر نقادانه دیگر مفهوم ناآشنایی نیست. مردم همه جا در مورد آن حرف میزنند، از دانشگاه گرفته تا محل کار، از جوامع پیشرفته گرفته تا فرقههای کوچک. اهمیت تفکر انتقادی امروزه بیشتر از هر زمان دیگری مورد بررسی قرار گرفته است. نقادانه فکر کردن، خِرد جدیدی در دنیای مدرن است که میتواند توانایی فرد را در آنالیز کردن مسائل روزمره منعکس کرده و منتهی به تصمیم گیری درست شود. تفکر انتقادی، استعداد خاصی نیست که همراه فرد متولد شود، بلکه این نوع طرز تفکر نیاز به تمرین و تلاش دارد. با وجود اینکه رشد این مهارت در تمام دنیا سرعت شگفت انگیزی گرفته است، اما هنوز تعداد زیادی از افراد هستند که نمیدانند چطور باید تفکر انتقادی را در خود پرورش دهند.
1. تفکر انتقادی دقیقا چیست؟
تفکر انتقادی از لحاظ تکنیکی، فرایند ذهنی ِ خوب سازماندهی شدهای است که اطلاعات جمع آوری شده از مشاهدات، بازتابها، تجربیات، ارتباطات و یا منطق را فعالانه و اندیشمندانه بررسی کرده و به کار میبندد تا راهنمایی برای باورها و رفتارها باشد.
البته به غیر از تعریفی که گفته شد، راه دیگری نیز برای درک سادهتر تفکر انتقادی وجود دارد؛ تفکر انتقادی فرایند آگاهانه از پردازش اطلاعات به شیوهای موثر است تا شما بتوانید چیزها را بهتر بفهمید و تصمیمهای بهتری بگیرید و اعتماد بنفس بیشتری پیدا کنید. مهارت تفکر انتقادی نیازمند این است که شما از ابزارهای عقلانی گوناگون برای تنوع بخشیدن به اطلاعات استفاده کنید. پیش از هر چیز، راههای مختلف منتقدانه فکر کردن در مورد اطلاعات شامل موارد زیر میشود:
. اندیشه زایی
. بازبینی کردن
. ترکیب کردن
. ارزیابی کردن
اطلاعات جمع آوری شده میتواند از چند منبع باشد، مثلا:
. مشاهده
. تجربه
. منطق
. اندیشه
. ارتباطات
در نهایت، هدف تمام این اطلاعات اثبات و حمایت:
. باورها
. و رفتارهاست.
بعضیها عبارت خاص خود را برای تعریف تفکر انتقادی دارند. آنها تفکر انتقادی را عکس تفکر معمولی میدانند. مغز ما در هیچ لحظهای از زندگی، از تفکر باز نمیایستد و این اتفاقی است که به طور اتوماتیک و ناخودآگاه روی میدهد. اما شما میتوانید با استفاده از ابزارهای عقلانی، تفکرتان را آگاهانهتر کنید و به نتایج درستتری برسید. این مهارت میتواند روی تفکر ناخودآگاهتان نیز اثر بگذارد و این دقیقا همان چیزی است که برای رشد مغز کودکان نیز بسیار مفید است.
2. مهارتهای تفکر انتقادی را چگونه پرورش دهیم؟
اگر این سوال را سرچ کنید، نتایج زیادی به دست خواهید آورد. همهی این توصیهها راههای جورواجوری برای تمرین دادن تفکر روزانه به شما ارائه میکنند، اما انتخاب راه مناسب و سادهتر در میان این همه توصیه و راهکار کار سادهای نیست. برای همین در این مطلب سعی میکنیم راههای ساده و موثری برای رشد مهارت تفکر انتقادی به شما توصیه کنیم.
1. سوالهای اساسی بپرسید
ساده به نظر میرسد، اینطور نیست؟ اما واقعیت این است که «پرسیدن سوالهای اساسی» پیچیدهتر از آن چیزی است که فکر میکنید. خیلیها وقتی تفسیر پیچیدهای از مشکلشان دریافت میکنند دچار سردرگمی میشوند و جوابهای پیچیده و ظریف باعث میشود حتی سوال و مسئلهی اصلی را فراموش کنند. پس با برگشتن به سوالهای اساسی و اصلی، به طرز فکرتان تمرین بدهید. چه چیزی را میخواهید بدانید؟ در حال حاضر چه میدانید؟ با پرسیدن سوالهای ساده و اساسی میتوانید مسئله را از تمام جهات ببینید. بعضی از عالیترین راه حلها برای مسائل به خاطر پیچیدگیشان شگفت انگیز نیستند بلکه در واقع به خاطر سادگی خوشایندی که دارند تعجب برانگیزند. پس همیشه یادتان باشد پیش از اینکه به دنبال راه حلهای پیچیده بگردید، جوابهای ساده را جستجو کنید.
2. فرضیههای اصلی را زیر سوال ببرید
نکتهی دیگری که باید در تقویت مهارت انتقادی به یاد داشته باشید، فرضیههای اساسی است. همهی ما در مورد هر چیزی در پیرامون خون، فرضیههای زیادی صادر میکنیم. در واقع این، شیوهی مغز ما برای پردازش اطلاعات است تا بتوانیم زندگی را پیش ببریم. این فرضیهها زمینهی چارچوب انتقادی را فراهم میکنند و ما بر اساس این فرضیهها تصمیم میگیریم و در مورد هر چیزی قضاوت میکنیم. اما اگر تمام باورهایمان اشتباه باشند چطور؟ یا دست کم کاملا درست و حقیقی نباشند چطور؟ به نظر میرسد آنوقت باید همه چیز را زیرورو کنیم و از نو شروع کنیم.
برای اینکه دچار چنین وضعیتی نشوید باید فرضیهها را زیر سوال ببریم. اگر انیشتین هرگز فرضیهی نیوتن دربارهی قوانین حرکت را زیر سوال نمیبرد، چه اتفاقی میافتاد؟ تمام انسانها با دریافت اشتباهی از حرکتها در دنیا زندگی میکردند و علم راه را اشتباهی طی میکرد. میتوانیم بگوییم طرز فکر انتقادی انیشتین دنیا را نجات داد.
3. غرض و تعصب را کنار بگذارید
بیغرض بودن و داشتن دیدی باز برای تفکر انتقادی لازم است. روشن است که برای یک فرد باریک بین و متعصب، فهم دنیا بسیار سخت و ناخوشایند خواهد بود. پس اگر میخواهید مهارت تفکر انتقادی را در خود رشد دهید یادتان نرود که تعصب را کنار بگذارید. چیزهایی که امروز درست میپندارید ممکن است روزی دیگر نادرست از آب دربیایند، یا چیزهایی که در گذشته مجاز نبودهاند، امروز عادی و مجاز تلقی شوند. اگر ذهنتان محدود باشد از واقعیت دور خواهید افتاد. یک ذهن بسته پُر است از یک سری عقایدها و نگرشهای انعطاف ناپذیر یا بیزاری از بحث و گفتگو. صحبت کردن با یک فرد متعصب چیزی شبیه خوردن به یک دیوار آجریست.
اگر میخواهید اطلاعات را به درستی پردازش کنید، اول از همه باید همهی اطلاعات را دریافت کنید و تنها یک ذهن باز اجازهی چنین کاری را میدهد. اما داشتن ذهن باز به این معنی نیست که باورهایی را که پذیرفتهاید کنار بگذارید و هر نظری را قبول کنید. در واقع گاهی تفکر انتقادی کمکتان میکند روی عقایدتان بایستید و از نگرشهایتان دفاع کنید. چیزی که واقعیت داشته باشد، از زیر سوال بردنها و مورد چرا واقع شدنها جان سالم به در خواهد برد و این فقط طرز فکر است که تغییر میکند.
Comments
Post a Comment